افغانستان هنوز امروز تاوان کودتایی را میدهد که نظام سنتی، دینی و عرفی این کشور را دگرگون کرد. کودتایی که توسط برخی افسران ارتش افغانستان که در رژیم کمونیستی شوروی آموزش دیده بودند و عوامل سازمان جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی انجام شد.
39 سال پیش در روز 7 ثور/ 27 آپریل سال 1978 میلادی یک گروه از افسران طرفدار شوروی با کمک ماموران ک.گ.ب، سازمان جاسوسی اتحاد جماهیر شوروی در کابل دست به کودتا میزنند و به شیوهای خونبار به حکومت جنرال محمد داوود خاتمه میدهند.
جنرال محمد داوود 5 سال قبل از این رژیم سلطنتی محمدظاهر شاه پسر عمویش را سرنگون کرده و در افغانستان رژیم جمهوری برقرار کرده بود.
او تلاش کرد فاصله برابری با ایالات متحده و اتحاد شوروی را حفظ کرده و از یک سیاست عدم تعهد پیروی کند اما این سیاست محمد داوود به مذاق لئونید برژنف، رهبر شوروی خوش نیامد.
حکومت شوروی که مانند سلف خود حکومت تزاری آرزوی دستیابی به آبهای گرم را داشت با طرح یک کودتا در افغانستان تلاش کرد این کشور را تحت سلطه خود درآورده و خود را به آبهای گرم اقیانوس هند نزدیک کند.
جنرال محمد داوود و 3 هزار نفر دیگر در جریان کودتای افسران طرفدار شوروی به طرز فجیعی به قتل رسیدند.
نورمحمد تره کی فاتح کودتای آپریل کشور را یک جمهوری خلقی اعلام کرده و به صورت یکی از اقمار شوروی درآورد.
نورمحمد تره کی هر چیزی را که میتوانست تحت مالکیت دولت درآورد و تلاش کرد به زور و توسل به سرکوب روحانیان و روستاییان، سنتها و رسوم کهن افغانستان را تغییر دهد.
این مساله موجب قیام افغانها شد و مجاهدین افغانستانی مبارزه با حکومت تره کی را آغاز کردند. چند هزار سرباز روس مخفیانه برای حفاظت از رژیم پوشالی او وارد افغانستان شدند.
در روز 16 سپتامبر سال 1979 میلادی، حفیظ الله امین، نخست وزیر تره کی که از نفوذ بیاندازه شوروی بیمناک شده بود، تره کی را خفه کرد و خود قدرت را به دست گرفت.
مسکو به جنب و جوش درآمد. برژنف به ستاد ارتش سرخ شوروی دستور مداخله نظامی داد.
در روز 24 دسامبر سال 1979 میلادی ارتش شوروی از این موقعیت که غربیها مشغول تدارک جشن کریسمس هستند استفاده کرده و هواپیماهای شوروی هزاران سرباز را در فرودگاه کابل پیاده کردند و از زمین نیز هزاران سرباز دیگر شوروی وارد خاک افغانستان شدند.
حفیظ الله امین کشته شد و ببرک کارمل، یک کمونیست تسلیم محض شوروی جانشین او شد.
مداخله نظامی شوروی در افغانستان به یک فاجعه برای ارتش شوروی مبدل گردید و تعداد سربازان این کشور در افغانستان به 150 هزار نفر بالغ شد. اما علی رغم کشتار دستکم یک ونیم میلیون افغان آنها نتوانستند در مقابل مجاهدان افغانستانی پیروز شوند.
هنگامی که ارتش شوروی در 15 فبروری سال 1989 میلادی با خفت از افغانستان عقب نشینی کرد، یک ویرانه از خود برجا گذاشت. پس از پیروزی مجاهدان افغان میان جناحها و گروههای مختلف نبردهای سهمگینی درگرفت، رنج و درد مردم افغانستان ادامه یافت.
تا اینکه در سال 1994 میلادی یک گروه از طلبههای بنیادگرا تحت نام (طالبان) که ساخته و پرداخته سازمانهای جاسوسی پاکستان با پول برخی اعراب و سیاست و دیکته غرب بودند، ظهور کرده و در مدت کوتاهی بخش اعظم سرزمین افغانستان را اشغال کردند. آنها دست به سرکوب و کشتار اقوام مختلف افغانستان از جمله هزارهها در بامیان، تاجیکها، ازبکها... و حتی پشتونهایی که با آنها مخالف بودند، زدند.
تنها فرمانده احمدشاه مسعود بود که با نیروهایش در دره پنجشیر به مقاومت در مقابل طالبان ادامه داد.
اما در روز 9 سپتامبر سال 2001 میلادی احمدشاه مسعود ملقب به شیر پنجشیر در یک توطئه شبکه تروریستی القاعده کشته شد. دو روز بعد حملات 11 سپتامبر 2001 به امریکا توسط شبکه القاعده صورت گرفت.
امریکا برای مبارزه با تروریسم به افغانستان حمله کرد و حکومت طالبان ساقط شد. هنوز نیروهای امریکایی در افغانستان حضور دارند و هنوز به قول خود به مبارزه با تروریسم ادامه میدهند اما آرامش در افغانستان برقرار نشده است. هنوز طالبان در بخشهایی از افغانستان قدرت دارد. علاوه بر اینکه امروز تروریستهای تکفیری داعش هم در کشور حضور یافته و بذر مرگ و وحشت را در میان مردم میپاشند.
در واقع، کودتای کمونیستی سرآغاز رنج و محنت مردم مظلوم افغانستان بود، میلیونها نفر از آنها به کشورهای همسایه پناهنده شدند و دستکم دو ونیم میلیون نفر در جریان جنگ با رژیم کمونیستی، جنگ با نیروهای شوروی، جنگ جناحهای مختلف مجاهدان، در جریان حکومت طالبان و حمله نظامی امریکا به افغانستان کشته شدند، بیآنکه بخواهیم تعداد معلولان جنگی را محاسبه کنیم.
هنوز هم مردم افغانستان کشته میشوند، گویی آلام این مردم پایانی ندارد.
بهرام افتخاری
لینک مطلب: https://www.ansarpress.com/farsi/6334
تگ ها: